خوانندگان با چند مولانا مواجهاند؟
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۶۹۳۰۲
برخی از مولوی شناسان گفتهاند که خوانندۀ آثار مولانا، یعنی کسی که مثنوی و دیوان شمس و مجالس سبعه و مکتوبات و فیهمافیه را بخواند، با یک شخص و سه چهره، بلکه یک شخص و سه شخصیت مواجه میشود: مولانای پیش از طلوع شمس، مولانای شوریده، مولانای قراریافته و آرامگرفته.
مولانای نخست، مردی لفاظ و رودهدراز بود که بر منبر خطبههای ملالآور میخواند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال مولانای دوم و سوم، به کلی ناهمزمان نبودند. دوران شوریدگی و شیداییِ مولانا را ایام سهسالۀ وصال شمس تبریزی (۶۴۵-۶۴۲ هجری قمری) و چند سالی پس از آن دانستهاند که مولانا در غم غیبت شمس میسوخت و میساخت. دوران آرامش مولانا را نیز تقریبا دو دهۀ پایانی عمر وی میدانند که ۱۰ سال آخرش صرف سرودن مثنوی شد. مکتوبات و فیهمافیه نیز در عصر آرامش مولانا تحریر و تقریر شدهاند.
با این حال نباید فراموش کرد که مولانا تا آخر عمر غزل میسرود و برخی از مقالات فیهمافیه نیز در دوران حضور و غیبت شمس تقریر شدهاند. یعنی دورههای بیقراری و قرار مولانا نه مطلقا جدا از هم که گاه پیآیند یکدیگر بودند؛ همچون قبض و بسطی که عرفا را فرا گیرد و چندی بماند و دیری نپاید. یا چندی برود و چندی بیاید.
ولی غالب مکتوبات (نامهها) و مقالات (فیهمافیه) در سالها یا روزها و ساعاتی نگاشته و تقریر شدهاند که مولانا بر تخت طمأنینه تکیه زده بود و در آرامش و سکون به سر میبرد. از امروز، بعونالله تعالی، در بخش "کتابخانۀ عصر ایران"، نگاهی میاندازیم به کتاب فیهمافیه مولانا؛ و هر بار یک مقال از مقالات این کتاب را میخوانیم و وامیکاویم.
فیهمافیه یعنی "در آن است آنچه در آن است. " این کتاب حاوی گفتههای مولانا در مجالس و مناسبتهای گوناگون است. گاه در جمع نزدیکان و گاه در پذیرایی از میهمانان؛ و از آنجا که مریدان و شاگردان مولانا همواره به گرد او میگردیدند، گفتههایش در این نشستها را نیز بر کاغذ میآوردند و ملّا نیز برخی از این اوراق را میخواند و تصحیح یا تکمیل میکرد.
بدیعالزمان فروزانفر دربارۀ فیهمافیه نوشته است: «این اثر را متقدمین بدین نام نمیشناخته و در منابع تاریخ مولانا اسمی از آن به میان نیاوردهاند ولی مؤلف بستانالسیاحه آن را به نام فیهمافیه یاد کرده است.»
فروزانفر و عبدالباقی گلپینارلی، مولویشناس ترک، معتقدند که فیهمافیه از اول چنین نامی نداشت و بعدها به این اسم موسوم شد. اما محمدعلی موحد اگرچه میپذیرد این کتاب در زمان حیات مولانا احتمالا هنوز نام مشخصی نداشت (گاه آن را اسرارالالهیه و گاه اسرارالجلالیه مینامیدند)، ولی قول آن فروزانفر را هم نادرست میداند که فیهمافیه نامی برآمده از آثار متاخرین مانند مؤلف بستانالسیاحه است؛ چراکه بستانالسیاحه در اواسط قرن سیزدهم هجری تالیف شده است و عنوان فیهمافیه را در "رسالۀ سپهسالار" نیز میتوان دید؛ رسالهای که جزو کهنترین منابع مولاناشناسی است.
فیهمافیه در واقع نیمچهسخنرانیهای مولاناست که مریدانش آن را ویراستاری کردهاند. یعنی محتوای این کتاب نه کاملا محصول کلام مولاناست و نه صرفا محصول قلم او. چیزی است بین گفتار و نوشتار.
البته منطقا رد پای کلام مولانا در این کتاب آشکارتر از قلم اوست؛ چراکه اساس کتابت این کتاب به قلم مریدان مولانا بوده و بعید است که جلالالدین بلخی اساس نوشتار آنها را کنار نهاده باشد و از نو دست به کار نوشتن گفتههایش در فلان مجلس شده باشد.
علاوه بر این، مولوی بیشتر مرد گفتار بود تا نوشتار. مثنوی نیز زاییدۀ کلام اوست. یعنی مولانا میگفت و مریدان مینوشتند. اینکه مولوی قلم تصحیح در دریای مثنوی فرو برده است یا نه، موضوعی است که مولویشناسان در آن اختلاف نظر دارند.
اما حتی اگر بپذیریم که مولوی ابیات مثنوی را بازخوانی و میناکاری کرده است، باز نمیتوان انکار کرد که اساس مثنوی کلام مولانا بوده نه قلم او. قلم او نهایتا در تصحیح ابیات و افزودن مقدمات هر داستان نقشی بر آن صحیفۀ شریفه زده است و بس.
با گفتاری شدن مثنوی، آنچه باقی میماند دیوان شمس است. آیا مولوی خودش تکتک ابیات غزلهایش را بر کاغذ مینوشت یا او میسرود و مریدان مقربش مینوشتند؟ قطعا پارهای از غزلهای مولانا، همچون آخرین غزل او (رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن)، محصول تقریر مولانا و نگارش دیگران بوده است. اما بعید است که ملّایی مثل مولانا هیچوقت هیچ غزلی را با قلم خودش بر کاغذ ثبت نکرده باشد.
خلاصه اینکه مولانا، همانند برخی از فیلسوفان و روشنفکران زمانۀ خودمان، عمدتا اهل کلام بود نه اهل قلم. سقراط را نیز چنین خصلت و عادتی بود. گفتههای او را افلاطون نوشت تا رهسپار فراموشخانۀ تاریخ نشوند.
محمدعلی موحد نوشته است در نسخهای از فیهمافیه که در موزۀ قونیه موجود است، گاه در پایان مقالات آمده است «وُجد بخطه الشریف» یا «و من خطه» و عباراتی از این دست. یعنی بعضی مقالات را مولانا با خط خودش نوشته است. بنابراین اگرچه فیهمافیه بعد از مرگ مولانا گردآوری شده، اما قسمتهایی از آن را مولانا به خط خودش نوشته و ویراسته است.
این مختصر که نوشته شد، مقدمهای بود برای بازخوانی و واکاوی فیهمافیه در روزهای آتی. فیهمافیه اگرچه چندان محبوب و مشهور نیست، ولی زاییدۀ ذهن مردی است که قمر به خدمت او کمر بسته بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: مولانا قیمت طلا و ارز قیمت موبایل فیه مافیه قلم او
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۶۹۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست
بیش از ۵۰ هزار مخاطب و ۳ میلیارد و ۵۸۶ میلیون تومان فروش در اولین روز فیلم سینمایی «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی و تهیه کنندگی مهران برومند و حسن علیزاده، در اولین روز اکران با استقبال بی نظیر مخاطبان مواجه شد. این فیلم روز گذشته با فروش ۳ میلیارد و ۵۸۶ میلیون و بیش از ۵۰ هزار مخاطب رکورد فروش روز اول سینمای ایران را که در اختیار «سال گربه» بود، با اختلاف به نام خودش ثبت کرد. پس از سال ها این اولین باری است که یک فیلم غیرکمدی موفق به شکستن این رکورد می شود. شهاب حسینی در نقش (شمس تبریزی)، پارسا پیروزفر در نقش (مولانا)، حسام منظور در نقش حسام الدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا)، هانده ارچل در نقش (کیمیاخاتون)، بنسو سورال در نقش (مریم)، بوراک توزکوپاران در نقش سلطان ولد (فرزند بزرگ مولانا)، هالیت ارگنچ ( پدر مولانا) و بوران کوزوم در نقش علاءالدین (پسر مولانا) در «مست عشق» بازی کرده اند. پخش «مست عشق» بر عهده فیلمیران است. کانال عصر ایران در تلگرام